- صفحه اصلي قالب گراف
- انجمن
- آپلود سنتر
- تبليغات
- ورود
- عضويت
- خوراک
- نقشه
- تماس با ما
- ارسال پيام به مدير در انجمن ghalebgraph@gmail.com\09394943902
مست از خواب برانگیختمش
دست در زلف کج آویختمش
جام آن بوسه که می سوخت مرا
تا لب آوردمش و ریختمش
----------------------------
تو را می خواهم ای دیرنه دل خواه
که با ناز گل رؤیا شکفتی
به هر زیبا که دل بستم تو بودی
که خود را در رخ او می نهفتی
----------------------
آن آتشي كه در دل ما شعله ميكشيد
گر در ميان دامن شيخ افتاده بود
ديگر به ما كه سوخته ايم از شرار عشق
نام گناه كاره رسوا نداده بود
--------------------
من زنده بودم اما انگار مرده بودم
از بس که روزها را با شب شمرده بودم
یک عمر دور و تنها تنها بجرم این که
او سرسپرده می خواست ‚ من دل سپرده بودم
--------------------------
سالها شمع دل افروخته و سوخته ام
تا زپروانه كمي عاشقي آموخته ام
بارها يوسف دل را كه به چاه غم توست
دو جهانش به خريد آمده نفروخته ام!
تشکر شده: |
1 کاربر از samanziv به خاطر اين مطلب مفيد تشکر کرده اند: brave / |