تاپیک جامع ویژه ماه محرم - پاسخ 10
سفارش تبليغات در انجــمن قالب گراف ورود به تاپيک اطلاعيه هاي تابستانه قالب گراف
امور گرافيکي و کدنويسي وب خود را به جي جي ميزبان بسپاريد
نام کاربري : پسورد : فراموش
پاسخ ها

مقاله :

"گفتار امام حسین (ع) در عصر تاسوعا"

إني رأيت رسول

الله (ص) في المنام فقال لي: إنک صائر إلينا عن قريب... ارکب بنفسي أنت يا أخي حتي

تلقاهم فتقول لهم ما لکم و ما بدا لکم و تسألهم عما جاء بهم... ارجع إليهم فإن

استطعت أن تؤخرهم إلي غدوة و تدفعهم عنا العشية نصلي لربنا الليلة و ندعوه و

نستغفره فهو يعلم اني أحب الصلاة و تلاوة کتابه و کثرة الدعاء و

الاستغفار.

بنا به نقل طبري

عصر پنجشنبه نهم محرم، عمرسعد فرمان حمله داد و لشکر به حرکت درآمد. امام(ع) در آن

ساعت در بيرون خيمه به شمشيرش تکيه نموده و خواب خفيفي بر چشمانش مستولي شده بود.

چون زينب کبري عليها السلام سر و صداي لشکر عمرسعد را شنيد و جنب و جوش آنها را ديد

به نزد امام آمد و عرضه داشت: برادر! اينک دشمن به خيمه ها نزديک شده

است.

امام (ع) سربرداشت

اول اين جمله را گفت:" إني رأيت رسول الله...؛ اينک جدم رسول خدا را در خواب ديدم

که به من فرمود: فرزندم به زودي به نزد ما خواهي آمد."

سپس خطاب به

برادرش ابوالفضل(ع) چنين گفت: جانم به قربانت! سوارشو و با اين ها ملاقات کن و

انگيزه و هدف آنان را بپرس.

طبق فرمان امام(ع)

حضرت ابوالفضل با بيست تن، که زهيربن قين و حبيب بن مظاهر نيز در ميان آنان ديده مي

شد، به سوي دشمن حرکت نمود و در مقابل آنان قرار گرفت و انگيزه حرکتشان را سؤال

کرد.

لشکريان عمرسعد در

جواب او گفتند: اکنون از سوي امير( ابن زياد) حکم تازه اي رسيده است که بايد شما

بيعت کنيد وگرنه همين الآن وارد جنگ خواهيم شد.

حضرت ابوالفضل به

سوي امام برگشت و پيشنهاد آنان را به عرض آن حضرت رسانيد.

امام در پاسخ وي

چنين فرمود: به سوي آنان بازگرد و اگر توانستي همين امشب را مهلت بگير و جنگ را به

فردا موکول کن تا ما امشب را به نماز و استغفار و مناجات با پروردگارمان بپردازيم؛

زيرا خدا مي داند که من به نماز و قرائت قرآن و استغفار و مناجات با خدا علاقه شديد

دارم.

ابوالفضل (ع)

برگشت و تقاضاي مهلت يک شبه نمود. عمر سعد چون در قبول اين پيشنهاد مردد بود، از

اين رو موضوع را با فرماندهان لشکر مطرح و نظر آنان را جويا گرديد.

يکي از فرماندهان

به نام عمرو بن حجاج گفت: سبحان الله! اگر اين ها از ترک و ديلم بودند و چنين مهلتي

را از تو درخواست مي کردند بايد به آنان جواب مثبت مي دادي حال آنکه که اينان

فرزندان پيامبر هستند.

قيس بن اشعث، يکي

ديگر از فرماندهان گفت: به نظر من هم بايد به درخواست حسين جواب مثبت داد؛ زيرا اين

درخواست نه براي عقب نشيني آنها از جبهه و نه براي تجديدنظر است؛ بلکه به خدا

سوگند! فردا اين ها پيش از تو به جنگ شروع خواهند نمود.

عمرسعد گفت: اگر

چنين است پس چرا شب را به آنان مهلت بدهيم؟

به هر حال، پس از

گفتگوي زياد، پاسخ عمرسعد به حضرت ابوالفضل(ع) اين بود: ما امشب را به شما مهلت مي

دهيم اگر تسليم شديد و به فرمان امير گردن نهاديد به نزد او مي رويم و اگر امتناع

کرديد ما هم شما را به حال خود باقي نخواهيم گذاشت و جنگ است که سرنوشت شما را

تعيين خواهد نمود.

بدين گونه با

درخواست امام(ع) موافقت و شب عاشورا به وي مهلت داده شد.

اهميت نماز

از اين درخواست

امام(ع) مي توان به اهميت نماز و دعا و نيايش و تلاوت قرآن پي برد که آن حضرت تا آن

جا به اين مسائل علاقه دارد که از دشمن ناجوانمردش درخواست مهلت مي کند تا يک شب

ديگر از عمر خويش را با اين اعمال بگذراند. و چرا چنين نباشد که حسين(ع) براي ترويج

و زنده ساختن نماز و قرآن و شعارهاي الهي بدين جا آمده است و مناجات و نيايش با

پروردگار بهترين و لذت بخش ترين دقايق زندگي اوست و بايد هر ملتي که براي خدا قيام

مي کند، همين اعمال را شعار و ملاک عمل خويش قرار بدهد.

و از اين جاست که

در زيارت نامه امام آمده است:" و أشهد أنک قد أقمت الصلاة و آتيت الزکاة وأمرت

بالمعروف و نهيت عن المنکر و أطعت الله و رسوله حتي أتاک

اليقين."

منبع : کتاب سخنان

حسين بن علي عليهما السلام ، از مدينه تاکربلا ، محمد صادق نجمي ، ص

196.

امضاي کاربر :
⇜♞٭دختر٭ وقـــــتى ٭ناراحته ٭ميره ٭بغل ٭باباش⇜♞
✘✘✘٭ ولى ٭پــــسر ⇜⇜⇜⇜
✘♚٭ميره ٭خـــــيابون ٭واسه ٭خــــراب ٭کردن ٭ريه هاش ٭◘

تشکر شده:

1 کاربر از darkcreed به خاطر اين مطلب مفيد تشکر کرده اند: sezar /


براي نمايش پاسخ جديد نيازي به رفرش صفحه نيست روي تازه سازي پاسخ ها کليک کنيد !