بیاین داخل فقط شعر بخونید 2
سفارش تبليغات در انجــمن قالب گراف ورود به تاپيک اطلاعيه هاي تابستانه قالب گراف
امور گرافيکي و کدنويسي وب خود را به جي جي ميزبان بسپاريد
نام کاربري : پسورد : فراموش

گدایان بینی اندر روز محشر

به تخت ملک بر چون پادشاهان

چنان نورانی از فر عبادت

که گویی آفتابانند و ماهان

تو خود چون از خجالت سر برآری

که بر دوشت بود بار گناهان

اگر دانی که بد کردی و بد رفت

بیا پیش از عقوبت عذرخواهان

**********************

معمار شعر های من اندوه عالم است
شادی میان قافیه ها رنگ ماتم است
وقتی تو نیستی همه ی ماههای سال
تکرار تلخ و بی هدفی از محرم است
هر شب در این خرابه ی تاریک زندگی
مهمان بی ملاحظه ی خانه ام غم است
در جمع بینوای من و عاشقانه هام
جای کسی-که جز تو کسی نیست-ماتم است
من با زبان شعر برایت نوشته ام
دنیای من تو هستی و بی تو جهنم است
باشعر می شود به تو نزدیک شد ولی
این واژه ها فقیر و تواناییم کم است
من زور می زنم که به حرفت بیاورم
حق دارم اینکه شور غزلخوانی ام کم است
**************************
پیچیده در تمام اتاقم صدای کیست؟
این سوز پر گداز از آشوب نای کیست؟
گویا کسی به خانه ی من پا نهاده است
این چشمه های جاری نو جای پای کیست؟
این سایه کز مقابل چشمم نمی رود
رویای جان گرفته ی دیر آشنای کیست؟
همواره در نبود کسی آه می کشم
این خالی همیشه در این خانه جای کیست؟
این فصل جانگداز جدایی که سر گرفت
جا مانده از گناه دل بی وفای کیست؟
شاید یکی بیاید و پاسخ دهد مرا
کاین روزگار تیره ی من از دعای کیست؟
***************************************
[font=\2 Hamid\]

امضاي کاربر :


مِـــرسیـ اَز بَعضیــا...♥

بَـــد بَرایـ خِــیلیا...!

پاسخ ها

براي نمايش پاسخ جديد نيازي به رفرش صفحه نيست روي تازه سازي پاسخ ها کليک کنيد !