یه روز چند نفر تو چمنزار نشسته بودن بعد یکی میات بهشون میگه که شما

اومدید این جا تفریح . بعد اونا گفتن پ ن پ اومدیم به صورت گله ای بچریم

فامیلمون اومده خونمون میگه از وقتی بخاری گذاشتین خونتون اینقدر گرم شده ؟

گفتیم پـَـــ نــه پـَـــ از وقتی توی کانون فرهنگی آموزش ثبت نام کردیم !

گوشه حياط عين گداها نشستم رفيقم اومده ميگه هژير بيكاري؟ميكم پ ن پ استاد

دانشگاهم منتظرم شاگردام برن سر كلاس منم برم درسو شروع كنم

دیروز تو مدرسه معلممون داشت 2 ساعت راجع به این معتادا که برا پول خونواده

اشونو میکشن صحبت میکرد یه دفعه یکی از بچه ها دستشو بلند کرد پرسید عاقا

اینا عملی ان؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

گفتم پ ن پ تئوری ان!!!!!!!!!! اینا هنوز امتحانای عملی شونو ندادن؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

یعنی با یه همچین بچه هایی درس میخونیم ما؟!؟!؟

معتادا : ))))

عملیا : )))))))

تئوری ا : )))))))))))))))

من که داشتم زمینو میجویدم ))))))))))))))))))

خود خنگش: ((((

استاد: تعریف نکنم بهتره